آسام
يکي از ايالات جمهوري هند، در شمال شرقي اين کشور که بين بنگلادش، تبت و برمه واقع شده و از جانب غرب بوسيلهي مرزهاي شمال غربي بنگلادش و مرزهاي جنوبي بوتان از بقيهي سرزمين هند جدا شده است.
يکي از ايالات جمهوري هند، در شمال شرقي اين کشور که بين بنگلادش، تبت و برمه واقع شده و از جانب غرب بوسيلهي مرزهاي شمال غربي بنگلادش و مرزهاي جنوبي بوتان از بقيهي سرزمين هند جدا شده است. مساحت آن 78461 کيلومترمربع است؛ ناحيه عمدتاً مسلماننشين سيلهت، در جنوب آن که در ايام استعمار انگليس جزئي از آن به حساب ميآمد، در سال 1947 م/1326ش، پس از تقسيم شبه قارهي هند، به پاکستان شرقي يا بنگلادش کنوني منقسم گرديد. کرسي اين ايالت شهر شيلونگ، در جانب مشرق و در فاصلهي قريب 500 کيلومتري شرق کلکته است. نخستين موج فتوحات اسلام تحت حکومت شمس الدين فيروز شاه که ناحيهي سيلهت (يا درهي سورماي) آسام را در سال 1303 م/703ق فتح کرد، به اين نواحي رسيد. بنا بر يکي ديگر از منابع، نخستين يورش مسلمانان مملکت آهوم را در قرن 13 ميلادي/7هجري درنورديده بوده است. تاريخ دقيق تصرف آهوم توسط مسلمانان، بنابر تواريخ خود اينان مقارن سال 1228م/625ق و بنابر نظر محققين تاريخ برمه مقارن با اواخر قرن 15 و اوائل قرن 16 ميلادي/اواخر قرن9 و اوائل قرن 10 هجري بوده است. پس از شکست نصرت شاه در تصرف مملکت آهوم طي سالهاي 1527-1529 م/934-936ق بنگال براي مدت مديدي فتوحات خود را در اين نواحي از دست داد. اين سرزمين بار ديگر در ايام حکومت شاه جهان، در فاصلهي سالهاي 1637 تا 1639م/1047 تا 1049ق تصرف شد. بخش اعظم سالهاي قرون 16و17م/10 و11ق به درگيري اين مملکت با مسلمانان گذشت. سرانجام، پس از مقاومت طولاني، در سال 1662م/1073ق بخش سفلاي آسام تسليم اورنگ زيب فرزند شاه جهان و امپراتور مغولي هند گرديد. پس از آن که رود راسينگ، سلطان آهوم در اوائل قرن 18م/12ق به دين هندو درآمد، آئين هندو، دين مسلط بر اين سرزمين گرديد. آسام در 1822م/1238ق به تصرف برمه درآمد، ولي در پايان نخستين جنگ برمه و انگليس (1824-1826م/1240-1242ق) به انگليس واگذار شد و به عنوان تحت الحمايهي اين دولت ضميمهي هندوستان گرديد. در جريان جنگ جهاني دوم (1934-1944م/1313-1323ش) يکي از مهمترين راههاي تدارکاتي متفقين در اين نواحي بود؛ از همين رو در سال 1944م/1323ش، بخشي از آن به اشغال ژاپن که برمه را در اشغال خود داشت درآمد و صحنهي درگيريهاي سختي ميان نيروهاي انگليسي و ژاپني گرديد؛ در جريان تقسيم شبه قاره در سال 1947م/1326ش عمدتاً جزو جمهوري هند شد، ولي بر اثر تلاش فراوان رهبران استقلال پاکستان که خواستار انضمام تمام آسام به پاکستان بودند، ناحيهي عمدتاً مسلمان نشين سيلهت در قسمت جنوب غربي آن ضميمهي پاکستان شرقي (يا بنگلادش کنوني) گرديد. بالاخره در 26 ژانويهي 1950م/6 بهمن 1328ش، با تنفيذ قانون اساسي جمهوري هند، سرزمين آسام رسماً به صورت يکي از ايالات اين کشور درآمد. حرکتهاي استقلال طلبانهي برخي از اقوام بومي اين سرزمين به شورشي در سالهاي 1956-1957م/1335-1336ش، انجاميد که توسط ارتش هند سرکوب شد. اين ناحيه در سال 1962م/1341ش، صحنهي منازعات مرزي ميان چين و هند بود.
جمعيت آسام در سال 1981م/1360ش، تخميناً 19902826 نفر بوده است. مردم اين ايالت از تيرههاي قومي، مذهبي و زباني متعددي، عمدتاً از تيرهي مغولي، تشکيل يافتهاند. سکنهي اصلي و اوليهي آسام را آرياييها تشکيل ميدادهاند. اقوام برمهاي- تبتي که در ايام باستان چندي اين ناحيه را در تصرف خود داشتهاند، هنوز بخش عمدهي جمعيت بومي اين سرزمين را تشکيل ميدهند. بنابر يکي از منابع، سکنهي هند و اروپايي اين سرزمين از اوايل عصر مسيحي بدان راه يافتهاند. سکنهي نواحي جلگهاي درههاي براهماپوترا و برک عمدتاً از تيرهي هند و ايرانياند. 40 درصد مردم آسام به زبان آسامي و 24 درصدشان به زبان بنگالي تکلم ميکنند. زبان آسامي يکي از زبانهاي گروه سانسکريت شاخهي هندي و از خانوادهي فرعي زبانهاي هند و ايراني، از خانوادهي زبانهاي هند و اروپايي است؛ اين زبان که خيلي به زبان بنگالي شبيه است، پيشينهاي قديم و ادبياتي قويم دارد: برخي از محققين سابقهي ادبيات زبان آسامي را به هزارهي دوم قبل از ميلاد ميرسانند، ولي پيشينهي نامقطع ادبيات اين زبان (که در زمينهي ادبيات تاريخ غني است) تنها از قرن 14 يا 15م/8 يا 9ق به اينسو قابل ردگيري است. اين زبان از سال 1875 زبان رسمي اين سرزمين بوده است. 65 درصد مردم آسام هندو مذهب و 22 درصد آنان مسلمان و بقيه (عمدتاً قبايل کوه نشين) بعضاً مسيحي و اکثراً پيرو اديان قبيلهاي بومي و باستانياند. اکثر هندوها پيرو آئين ويشنو اند؛ مسيحيان اکثراً از قبايل کوه نشيناند؛ و اديان و آئينهاي باستاني مزبور بر نوعي آنيميسم (جان گرايي) استوارند و قرابتهاي بسيار زيادي با آئين هندو دارند. گروهي از مسلمانان آسام را افرادي از اقشار پايين تيرهي هند و اروپائي تشکيل ميدهند که جديداً به اين آئين درآمدهاند. پس از انفکاک ناحيهي سيلهت از آسام و انضمام آن به پاکستان شرقي (بعداً بنگلادش) در جريان تقسيم شبه قاره در سال 1647م/1326ش، شماره مسلمانان اين ايالت تا حدود زيادي کاهش يافته است و احتمالاً مهاجرت گروههايي از مسلمانان آسام به کشور جديد التأسيس و مسلمان پاکستان نيز بر اين کاستي افزوده بوده است؛ ولي آمار جديدي که به طور قطعي عدهي مسلمانان فعلي اين ايالت را نشان دهد در دست نيست. اگرچه نخستين فتوحات اسلام در اين نواحي مربوط به قرون 13 و14م/7و8 ق است، اما از آنجا که شيعيان از همان قرون اوليهي هجري بر اثر مظالم امويان و عباسيان از طريق دريا و خشکي، بر جانب هند هجوم برده بودهاند، شايد بتوان گفت که تشيع پيش از فتوحات مزبور به اين سرزمين راه يافته است. يکي از شاگردان محمدبن احمد نظام الدين اولياء (قرن ششم هجري) که در بسط و نشر معارف اسلامي در هند مجاهدتهاي فراواني کرده بود، به نام سراج الدين، به بسط تعاليم اسلامي در نواحي آسام و بهار و بنگاله همت گماشته بوده است. امروزه شمار شيعيان هند و پراکندگي جغرافيايي آنان در اين سرزمين به دقت و قطعيت قابل تعيين نيست، زيرا هنوز سرشماري و بررسي دقيق و قابل اعتمادي در اين زمينه انجام نشده است. با همهي اين احوال اينقدر ميتوان گفت که شمار شيعيان امروزهي هند به حدود 15 درصد کل مسلمانان اين سرزمين ميرسد که البته عدهي ايشان در بنگلادش کنوني کمتر از ساير جاهاست. از جمله طرايق آسام، طريقهي محمديه است که در سالهاي نيمهي دوم قرن نوزدهم ميلادي/سيزدهم هجري، توسط شخصي به نام کرامت علي (1800-1873م/1215-1290ق) در ميان مردم آسام نشر يافت.
کتابنامه:
خدمات متقابل اسلام و ايران، 423-424؛
The Europa Yearbook, 1983 A world survey. London; Europa publications LTD., 1983, Vol. II, pp.514,516,594; the handbook of india. Ministry of transport and communications, new Delhi, june 1958, p.91; Islam in Benegal (thirteenth to nintenth century). J.N. Srakar, calcutta, ratna Prakashan, 1972, pp. 8, 14, 15, 70.; Towards India,s Freedom and Partition. S.R. Mehotra, new Delhi, Vikas Publishing House PVT LTD, 1979, pp. 184, 2250, 232, 245, and FF; West Asia on a shoestring. Tony Wheeler, Victoria (Australia), 2nd, Ed., 1982, pp. 56, 116
منبع مقاله : جمعيت آسام در سال 1981م/1360ش، تخميناً 19902826 نفر بوده است. مردم اين ايالت از تيرههاي قومي، مذهبي و زباني متعددي، عمدتاً از تيرهي مغولي، تشکيل يافتهاند. سکنهي اصلي و اوليهي آسام را آرياييها تشکيل ميدادهاند. اقوام برمهاي- تبتي که در ايام باستان چندي اين ناحيه را در تصرف خود داشتهاند، هنوز بخش عمدهي جمعيت بومي اين سرزمين را تشکيل ميدهند. بنابر يکي از منابع، سکنهي هند و اروپايي اين سرزمين از اوايل عصر مسيحي بدان راه يافتهاند. سکنهي نواحي جلگهاي درههاي براهماپوترا و برک عمدتاً از تيرهي هند و ايرانياند. 40 درصد مردم آسام به زبان آسامي و 24 درصدشان به زبان بنگالي تکلم ميکنند. زبان آسامي يکي از زبانهاي گروه سانسکريت شاخهي هندي و از خانوادهي فرعي زبانهاي هند و ايراني، از خانوادهي زبانهاي هند و اروپايي است؛ اين زبان که خيلي به زبان بنگالي شبيه است، پيشينهاي قديم و ادبياتي قويم دارد: برخي از محققين سابقهي ادبيات زبان آسامي را به هزارهي دوم قبل از ميلاد ميرسانند، ولي پيشينهي نامقطع ادبيات اين زبان (که در زمينهي ادبيات تاريخ غني است) تنها از قرن 14 يا 15م/8 يا 9ق به اينسو قابل ردگيري است. اين زبان از سال 1875 زبان رسمي اين سرزمين بوده است. 65 درصد مردم آسام هندو مذهب و 22 درصد آنان مسلمان و بقيه (عمدتاً قبايل کوه نشين) بعضاً مسيحي و اکثراً پيرو اديان قبيلهاي بومي و باستانياند. اکثر هندوها پيرو آئين ويشنو اند؛ مسيحيان اکثراً از قبايل کوه نشيناند؛ و اديان و آئينهاي باستاني مزبور بر نوعي آنيميسم (جان گرايي) استوارند و قرابتهاي بسيار زيادي با آئين هندو دارند. گروهي از مسلمانان آسام را افرادي از اقشار پايين تيرهي هند و اروپائي تشکيل ميدهند که جديداً به اين آئين درآمدهاند. پس از انفکاک ناحيهي سيلهت از آسام و انضمام آن به پاکستان شرقي (بعداً بنگلادش) در جريان تقسيم شبه قاره در سال 1647م/1326ش، شماره مسلمانان اين ايالت تا حدود زيادي کاهش يافته است و احتمالاً مهاجرت گروههايي از مسلمانان آسام به کشور جديد التأسيس و مسلمان پاکستان نيز بر اين کاستي افزوده بوده است؛ ولي آمار جديدي که به طور قطعي عدهي مسلمانان فعلي اين ايالت را نشان دهد در دست نيست. اگرچه نخستين فتوحات اسلام در اين نواحي مربوط به قرون 13 و14م/7و8 ق است، اما از آنجا که شيعيان از همان قرون اوليهي هجري بر اثر مظالم امويان و عباسيان از طريق دريا و خشکي، بر جانب هند هجوم برده بودهاند، شايد بتوان گفت که تشيع پيش از فتوحات مزبور به اين سرزمين راه يافته است. يکي از شاگردان محمدبن احمد نظام الدين اولياء (قرن ششم هجري) که در بسط و نشر معارف اسلامي در هند مجاهدتهاي فراواني کرده بود، به نام سراج الدين، به بسط تعاليم اسلامي در نواحي آسام و بهار و بنگاله همت گماشته بوده است. امروزه شمار شيعيان هند و پراکندگي جغرافيايي آنان در اين سرزمين به دقت و قطعيت قابل تعيين نيست، زيرا هنوز سرشماري و بررسي دقيق و قابل اعتمادي در اين زمينه انجام نشده است. با همهي اين احوال اينقدر ميتوان گفت که شمار شيعيان امروزهي هند به حدود 15 درصد کل مسلمانان اين سرزمين ميرسد که البته عدهي ايشان در بنگلادش کنوني کمتر از ساير جاهاست. از جمله طرايق آسام، طريقهي محمديه است که در سالهاي نيمهي دوم قرن نوزدهم ميلادي/سيزدهم هجري، توسط شخصي به نام کرامت علي (1800-1873م/1215-1290ق) در ميان مردم آسام نشر يافت.
کتابنامه:
خدمات متقابل اسلام و ايران، 423-424؛
The Europa Yearbook, 1983 A world survey. London; Europa publications LTD., 1983, Vol. II, pp.514,516,594; the handbook of india. Ministry of transport and communications, new Delhi, june 1958, p.91; Islam in Benegal (thirteenth to nintenth century). J.N. Srakar, calcutta, ratna Prakashan, 1972, pp. 8, 14, 15, 70.; Towards India,s Freedom and Partition. S.R. Mehotra, new Delhi, Vikas Publishing House PVT LTD, 1979, pp. 184, 2250, 232, 245, and FF; West Asia on a shoestring. Tony Wheeler, Victoria (Australia), 2nd, Ed., 1982, pp. 56, 116
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}